پناهگاه جدید بورس

مشاوره سرمایه گذاری و آموزش در بازارهای سرمایه داخلی ،ارائه تحلیل و پیش بینی بازار سرمایه

پناهگاه جدید بورس

مشاوره سرمایه گذاری و آموزش در بازارهای سرمایه داخلی ،ارائه تحلیل و پیش بینی بازار سرمایه

دست‌اندازهای بازار

  توضیح: چندی است کتاب فشرده سرمایه‌گذاری ارزشی که ترجمه‌ای است از کتاب The Little Book of Value Investing و توسط مرحوم دکتر غلامرضا اسلامی بیدگلی، من (سعید اسلامی بیدگلی)، محمد صادق معصومی و علی مالکی قمی ترجمه شده، روانه بازار شده است. چاپ اول کتاب تمام شد و امیدواریم به‌زودی چاپ دوم کتاب در اختیار علاقه‌مندان قرار بگیرد. هفته‌نامه اطلاعات بورس معرفی مختصری از این کتاب داشته و فصل نهم کتاب را که متناسب با حال و هوای بازار رکودی بوده است منتشر کرده است. متن زیر عیناً از این نشریه آورده شده است. از امیر آشتیانی و مروارید اسلامی سپاسگزارم که این گزارش را از این کتاب تهیه کرده‌اند و به‌زودی معرفی مفصل‌تری از آخرین کتاب مرحوم دکتر غلامرضا اسلامی بیدگلی (پدر) خواهم نوشت.


***

 VI

ماه گذشته کتابی روانه بازار شد با عنوان “کتاب فشرده سرمایه‌گذاری ارزشی”، این کتاب ترجمه The Little Book of Value Investing است که یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های مالی و سرمایه‌گذاری در غرب بوده است. نویسنده کتاب کریستوفر براون است که از نویسندگان معتبر این حوزه و از همکاران گراهام و وارن بافت دو تن از معروف‌ترین سرمایه‌گذاران بازار سرمایه امریکاست.

این کتاب در بیست و دو فصل کوتاه شیوه شناسایی فرصت‌های سرمایه‌گذاری ارزشی و استفاده از این فرصت‌ها را مرور کرده است و البته در آخرین فصل مروری کوتاه اما بسیار مفید به ادبیات این حوزه دارد. متن ترجمه هم مانند متن اصلی کتاب بسیار روان است و مترجمان بسیار به اصل متن وفادار بوده‌اند.

ترجمه کتاب توسط استاد فقید بازار سرمایه، دکتر غلامرضا اسلامی بیدگلی، فرزندش دکتر سعید اسلامی بیدگلی و دو تن از شاگردان ایشان در دانشگاه تهران، محمد صادق معصومی و علی مالکی قمی انجام شده که همگی دارای مقالاتی در حوزه سرمایه‌گذاری ارزشی هستند. دکتر غلامرضا اسلامی بیدگلی که در ابتدای این سال از میان ما رفت دارای چندین اثر منتشر‌نشده بود که “کتاب کوچک سرمایه‌گذاری ارزشی” اولین آن‌هاست که منتشر و روانه بازار شد. این کتاب کوچک ۲۶۰ صفحه‌ای با حمایت بانک پاسارگاد و توسط انتشارات نزهت به چاپ رسیده است. چاپ اول کتاب با استقبال کم‌نظیری مواجه شد و به‌زودی چاپ دوم کتاب هم منتشر خواهد شد. هفته‌نامه اطلاعات بورس قصد دارد که در شماره‌های آینده این کتاب را به‌طور کامل معرفی کند اما فکر کردیم که فصل نهم این کتاب مناسب حال و هوای این روزهای بازار است. نویسنده در این فصل توضیح می‌دهد که سقوط بازار مانند شمشیر دودم است و همزمان که زیان‌هایی متوجه سرمایه‌گذاران می‌کند، می‌توان بهترین فرصت برای شناسیی فرصت‌های سرمایه‌گذاری باسد. از این‌رو با اجازه مترجمان کتاب این فصل کوتاه از این کتاب را منتشر کرده‌ایم. در طول فصل اشارات بسیاری به سایر فصل‌ها شده (مثل عبارت ۵۰ سهام جذاب، مفهوم حاشیة ایمنی یا خرید استیک دلمونیکو)، اما بازهم خواندن این فصل به‌طور مستقل خالی از لطف نیست، به‌خصوص که بازار ایران نیز این روزها شاهد افت شاخص است. نام فصل هست: “دست‌اندازهای بازار”:

***

وقتی کودکان در شبی تاریک صداهای عجیبی می‌شنوند، هر نوع چیز ترسناکی را در ذهنشان تصور می‌کنند (روح، هیولا، و موجودات ترسناکی که در دل تاریکی می‌خزند). چنین صدایی بچه‌ها را به هال و به آغوش امن والدینشان فراری می‌دهد. ممکن است این هیولاها خیالی باشند، اما برای بچه‌ها بسیار واقعی به‌نظر می‌رسند. این ترس کودکان عاقلانه نیست و گریز به هال هم صرفاً واکنشی بیش از اندازه است.

عجیب این‌جاست که سرمایه‌گذاران بالغ، این افراد به‌اصطلاح حرفه‌ای هم، هنگامی که صدایی عجیب از بازار می‌شنوند، درست همین رفتار را دارند. بارها و بارها دیده‌ایم که بازار به‌خاطر اخبار سیاسی و اقتصادی سقوط کرده است. به‌همین شکل تک‌تک سهم‌ها یا صنایع نیز به‌خاطر سود کمتر از انتظار یا به‌دلیل رویدادهای غیرمنتظره سقوط می‌کنند. هنگام سقوط قیمت‌ها،‌ یعنی درست موقعی که سرمایه‌گذاران باید خود را آماده کنند تا سهام را به قیمت ارزا‌ن‌تر بخرند، به موج ترس و فرار به هال می‌پیوندند و بدون دلیل منطقی به امنیت وجه نقد پناه می‌برند. ریسک، اغلب در قیمتی است که می‌پردازیم نه در خود سهام.

طی عمر کاری‌ام سقوط‌های بسیاری را دیده‌ام، از جمله رکود سال‌های ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۴ به سبب افزایش قیمت نفت و بروز تورم رکودی در اقتصاد، سقوط سال ۱۹۸۷، سقوط کوچکتر سال ۱۹۸۹ و بحران اوراق قرضه با بازدهی بالا که به‌دنبال آن رخ داد، آنفلوانزای بازار آسیا که در سال ۱۹۹۸ برای مدت کوتاهی در ایالات متحده نیز جو ترس ایجاد کرد، و ترکیدن حباب در سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲٫ در هر کدام از این موارد، کاهش سریع قیمت‌ها، سهم‌های زیادی را به قیمت حراج رساند و سرمایه‌گذار می‌توانست آن‌ها را به قیمتی بسیار نازل‌تر از قیمت قبل از سقوط خریداری کند. درحالی‌که همه در اطراف شما در واکنش به اخبار و گزارش‌ها در حال فروش‌اند، می‌توانید سبد سهام خود را از فرصت‌های ارزشی پر کنید و از اصلاح قیمت‌ها بهره‌برداری کنید. درک این موضوع مهم است که قیمت شرکت‌های باثبات با ترازنامه و صورت سود و زیان قوی معمولاً بهبود می‌یابد. براساس تجربه‌ام، اگر سهامی به‌طور بنیادی خوب باشد، قیمت آن پس از سقوط همیشه بهبود یافته و خواهد یافت.

مانند سایر ویژگی‌های شناسایی فرصت‌های ارزشی برای سرمایه‌گذاری، پژوهش‌های زیادی بر روی نتیجة خرید بازارها، سهام، کشورها و صنایع بحران زده، انجام شده است. مطالعات، از سال ۱۹۳۲ تا امروز نشان می‌دهد هنگامی‌که اتفاقات بدی برای شرکت‌های خوب می‌افتد، متعاقباً بهبود می‌یابند و این امر در زمان کوتاهی رخ می‌دهد. همچنین مشاهده شده که عملکرد عالی در گذشته، بازدهی پایین، و عملکرد ضعیف در گذشته، بازدهی آتی بالا را به دنبال خواهد داشت. این موضوع در بازارهای امریکا، کانادا، ژاپن و اروپا تأیید شده است (به فصل”به حرف من بسنده نکنید” (فصل آخر کتاب) مراجعه کنید). بدترین سهم‌های امروز، بهترین سهم‌های فردا هستند و دردانه‌های امروز، روی دست مانده‌های فردا خواهند بود.

در وال استریت مثلی است که می‌گوید، “گرفتن چاقوی در حال سقوط خطرناک است”؛ اما حتی هنگامی‌که سهم‌ها در یک سال ۶۰ درصد سقوط می‌کنند و نرخ ورشکستگی و درماندگی چهار برابر می‌شود، فرصت‌ها فراوانند. به‌خاطر داشته باشید که یکی از ستون‌های اصلی سرمایه‌گذاری ارزشی، توجه به حاشیة ایمنی است. با استفاده از اصل حاشیة ایمنی، احتمال خرید شرکت‌های ورشکسته را کاهش می‌دهید و عملکرد پرتفوی سهامتان را بهتر می‌کنید. سعی نکنید چاقوی گران‌قیمت و کم‌ارزش را به‌هنگام سقوط بگیرید!

مطالعات انجام شده توسط محققان و معاونان خزانه‌داری ایالات متحده[۱] نیز با تجربیات من از دنیای سرمایه‌گذاری مطابقت دارند. از سوی دیگر، هنگامی‌که قیمت سهم‌ها بعد از رکود سال‌های ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۵ به‌طور متوسط ۶۰ درصد کاهش یافت، پنجاه سهم جذاب[۲] قبلی چه بسا بیش از ۶۰ درصد سقوط داشتند، بسیاری از سرمایه‌گذاران نابود شدند. اما وارن بافت از این‌که این همه فرصت طلایی سرمایه‌گذاری می‌دید ذوق زده شده بود. وارن بافت در یکم نوامبر ۱۹۷۴ در مصاحبه با مجله فوربس، به این احساس شوق و شعف خود اشاره کرد[۳] و در آخر مصاحبه‌ یادآور شد که اکنون وقت سرمایه‌گذاری در سهام و ثروتمند شدن است. سرمایه‌گذاران معمولی و بسیاری از حرفه‌ای‌ها که از رکود بازار دچار زیان شده بودند، از بازار گریزان بودند و فرصت خرید سهام در پایین‌ترین قیمت‌های ۲۰ ساله را از دست دادند.

طی دهة ۱۹۸۰ برخی از شرکت‌های بزرگ تأمین نیرو، بیش از اندازه به انرژی هسته‌ای گرایش پیدا کردند که این موضوع نتایج مالی بدی به‌دنبال داشت. برخی از بزرگترین شرکت‌های تأمین نیروی برق ایالات متحده دچار مشکلات مالی شدند. بسیاری از آن‌ها حتی مجبور شدند برای حل مشکلاتشان، از طرح‌های حمایت از شرکت‌های ورشکسته استفاده کنند. پس از حادثة جزیرة سه مایل[۴] علاقة جهان به انرژی هسته‌ای ایالات متحده تقریباً متوقف شد. کمتر مدیر سبدی به سرمایه‌گذاری در این شرکت‌ها علاقه نشان می‌داد. اما معدود افرادی که در شرکت‌هایی مانند خدمات عمومی نیو همشایر[۵]، خدمات ایالات خلیج[۶]، و شرکت نیروی نیومکزیکو[۷]سرمایه‌گذاری کردند، در پایان دهه، هنگامی که این شرکت‌ها مشکلاتشان را حل کردند و به سودآوری بازگشتند، بازدهی‌های هنگفتی کسب نمودند.

در اواخر دهة ۱۹۸۰ و اوایل دهة ۱۹۹۰، با سقوط درکسل برنهام[۸]، مرکز نشر اوراق قرضة بنجل[۹]، و ترکیدن حباب بازار بدهی‌های پر بازده[۱۰]، همراه با سقوط قیمت املاک و مستغلات، بحران موسوم به بحران پس‌انداز و وام[۱۱] آغاز شد. این بحران از شرکت‌های پس انداز و وام کوچک، به بانک‌های بزرگ کشور سرایت کرد. مؤسسات بزرگی مانند بانک امریکا[۱۲] و بانک چیس منهتن[۱۳] به قیمت‌هایی کمتر از ارزش دفتری سقوط کردند و نسبت قیمت به سود آن‌ها، تک رقمی‌شد. ولزفارگو[۱۴] به‌شدت سقوط کرد؛ چرا که در معرض ریسک سقوط بازار زمین و املاک ایالت کالیفرنیا بود. سرمایه‌گذارانی که تکلیفشان را خوب انجام دادند و در چنین زمانی بانک‌ها را دریافتند، طی دهة بعد سودهای کلانی به‌دست آوردند. زیرا در سال‌های بعد و با رواج ادغام‌ها، صنعت بانکداری پاداش‌های سخاوتمندانه‌ای را نصیب سهامداران کرد. فقط کافی بود بانک‌های سالم‌تر را سوا کنید.

پس از آن‌که بیل کلینتون در سال ۱۹۹۲ به ریاست جمهوری رسید، همسرش هیلاری را به سمت ریاست کمیتة اصلاحات سیستم بهداشت و درمان منصوب کرد، اصلاحاتی که در صورت اجرا، سود شرکت‌های داروسازی را به مقدار زیادی کاهش می‌داد. در نتیجه قیمت تمام شرکت‌های مطرح داروسازی به‌شدت کاهش یافت. شرکت‌هایی مانند جانسون و جانسون که علاوه بر داروهای نسخه‌ای، محصولات مصرفی مثل باند و تیلنول[۱۵] تولید می‌کنند، به قیمتی معادل ‌۱۲ برابر سود سقوط کردند. بیشتر سرمایه‌گذاران از این صنعت گریختند. سرمایه‌گذارانی که فرصت جانسون و جانسون را دریافتند، متوجه بودند که سهام این شرکت، بدون در نظر گرفتن محصولات دارویی دیگر، تنها معادل ارزش محصولات مصرفی‌اش در این زمان عرضه می‌شود. شما می‌توانستید بخش محصولات دارویی نسخه‌ای جانسون و جانسون را مجانی بگیرید. زمانی که طرح اصلاحات هیلاری فراموش شد، سهام جانسون و جانسون و سایر شرکت‌های دارویی سود سرشاری عاید سرمایه‌گذارانی کردند که نگریخته بودند.

شرکت امریکن اکسپرس[۱۶] هم نمونة دیگری است که نشان می‌دهد اگر چاقوی در حال سقوط را درست بگیرید، می‌توانید بازدهی‌های خود را با سهام ارزان و با کیفیت تیز کنید. پس از بحران ۱۱ سپتامبر، تصور شد که این شرکت بیش از اندازه به مسافرت هوایی وابسته است، و ‌بنابراین، سهامش از بالاترین مقدار سال گذشته یعنی ۵۵ دلار، به کمترین مقدار یعنی ۲۵ دلار کاهش یافت. گرچه مسافرت هوایی یکی از بخش‌های بزرگ کسب‌وکار این شرکت است، اما سرمایه‌گذار زیرک می‌دانست که کارت‌های امریکن اکسپرس در پمپ بنزین‌ها، سوپرمارکت‌ها، و حتی در وال‌مارت کاربرد دارند. پیش از رویداد ۱۱ سپتامبر، آمار کارت‌های صادرة شرکت افزایش یافته و تدابیر زیادی برای کاستن هزینه‌ها اتخاذ شده بود. گرچه شرکت امریکن اکسپرس با مشکلاتی در زمینة مسافرت هوایی روبرو بود، اما روی هم رفته شرکت بسیار سودآوری بود که به قیمت ۱۲ برابر سود فروخته می‌شد. سرمایه‌گذارانی که متوجه بودند شرکتی با این کیفیت به ندرت چنین ارزان فروخته می‌شود و جریان درآمد حاصل از کارت‌های اعتباری حاشیة ایمنی خوبی ارائه می‌کند، در سال‌های بعد پاداش خوبی دریافت کردند.

در دنیای دانشگاهیان، در آثار پژوهندگان و در فضای درهم و برهم[۱۷] وال استریت، خریدن سهامی که افت قیمت داشته ولی دارای حاشیة ایمنی است، سرمایه‌گذاری‌های موفقی بوده است. گرچه عموم مردم و بیشتر مدیران سرمایه‌گذاری نهادی، علاقه ندارند از فضای ایمن خود دور شوند و سهام افتاده را بخرند، اما آن‌هایی که ارزان می‌خرند، می‌دانند که حراجی‌ها در همین پایین‌ها و در ته لیست‌ها یافت می‌شوند، نه در آن بالا بالاها و در صدر فهرست‌ها؛ توجه داشته باشیم، جایی که باید برای هر کیلو استیک دلمونیکو ۱۲ دلار بپردازید، سهام ارزشی نمی‌یابید.


[۱]. U.S. Treasury

[2]. در فصل دو راجع به پنجاه سهم جذاب صحبت شد.

[۳]. اصطلاحی برای توصیف این شادی به‌کار رفته است که در ترجمه استفاده نشده است.

[۴]Three Mile Island accident: حادثه‌ای که طی آن به‌خاطر نقص در یک نیروگاه هسته‌ای در پنسیلوانیا، مقداری مواد رادیو اکتیو وارد محیط شد و به‌عنوان یکی از بدترین حوادث از این دست در امریکا شناخته می‌شود.

[۵]. Public Service New Hampshire

[6]. Gulf States Utilities

[7]. New Mexico Power

[8]. Drexel Burnham

[9]. junk bond powerhouse

[10]. high-yield debt market

[11]. saving and loan crisis

[12]. Bank of America

[13]. Chase Manhattan Bank

[14]. Wells Fargo

[15]. Tylenol

[16]. American Express

[17]rough-and-tumble: این کلمه را سهل و ممتنع هم ترجمه کردند.


منبع: http://eslamibidgoli.com/?p=859

 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد